نکات
- به نقاط حساس و همچنین نقطه پایانی سفر کاربر (user journey) بیشتر توجه کنید.
- لحظاتی را که محصول شما در مفیدترین، باارزشترین یا سرگرمکنندهترین حالت خود قرار دارد، شناسایی کرده و در دیزاین خود از این لحظات برای خوشحالکردن کاربر نهایی استفاده کنید.
- به خاطر داشته باشید که کاربرها، تجربیات منفی را واضحتر از تجربیات مثبت به یاد میآورند.
خاستگاه
در سال ۱۹۹۳، مطالعهای با عنوان “وقتی درد بیشتر، به درد کمتر ترجیح داده می شود: افزودنِ پایانی بهتر”، توسط “کانمن”، “فردریکسون”، “چارلز شرایبِر” و “دونالد رِدلمایِر”، منتشر شد که شواهدی مبنی بر قانون اوج-پایان ارائه کرد. مشارکتکنندگان، در معرض دو نسخه متفاوت از یک تجربه ناخوشایند قرار گرفتند. در آزمایش اول، آنها دست خود را به مدت ۶۰ ثانیه در آب ۱۴ درجه سانتیگراد قرار دادند. در آزمایش دوم آنها دست دیگر خود را به مدت ۶۰ ثانیه در آب ۱۴ درجه سانتی گراد فروبرده؛ اما این کار را درحالی برای ۳۰ ثانیه دیگر ادامه دادند که دمای آب به 15 درجه سانتیگراد افزایش مییافت. سپس از آنها خواسته شد که دوست دارند کدام آزمایش، دوباره برای آنها تکرار شود. بر خلاف قانون یکنواختی موقت (temporal monotonicity) بیشتر افراد، مایل به تکرار آزمایش دوم بودند، با اینکه دستشان مدت بیشتری در دمای ناراحت کننده قرار داشت. نتیجهگیری کانمن و همکاران این بود که “مشارکتکنندگان، آزمایش طولانیتر را صرفا به این خاطر انتخاب کردند که خاطره بهتری از آن نسبت به آزمایش دیگر داشتند. (یا اینکه خاطره بدتری نسبت به دیگری نداشتند.)