توجه انتخابی
فرآیند تمرکز توجه ما تنها بر روی یک زیرمجموعه از محرکها در محیط - معمولاً آنهایی که به اهداف ما مرتبط هستند.
فرآیند تمرکز توجه ما تنها بر روی یک زیرمجموعه از محرکها در محیط - معمولاً آنهایی که به اهداف ما مرتبط هستند.
از میان فرضیههایی که پیشبینی یکسانی دارند، باید فرضیهای انتخاب شود که تعداد پیشفرض کمتری دارد.
وضعیت ذهنی که در آن فردی که در حال انجام یک فعالیت است، به طور کامل در احساسی از تمرکز پرانرژی، مشارکت کامل و لذت بردن از فرآیند فعالیت غرق شده است.
یک سیستم شناختی که به طور موقت اطلاعات مورد نیاز برای انجام وظایف را نگه داشته و دستکاری میکند.
خطای سیستماتیک در تفکر یا عقلانیت در قضاوت که بر درک ما از جهان و توانایی ما در تصمیمگیری تأثیر میگذارد.
افراد عکسهای پیچیده یا مبهم را به سادهترین شکل ممکن درک و تفسیر میکنند؛ زیرا بدین شکل، کمترین تلاش شناختی برای درک آن نیاز دارند.
یک تجربه، اکثرا بر اساس احساسی که در قسمت اوج یا پایان آن به کاربر منتقل میشود، قضاوت میشود، به جای اینکه به میانگین یا مجموع کل لحظات آن توجه شود.
قانون تسلر، یا 'قانون بقای پیچیدگی'، بیان میکند که به ازای هر سیستم، مقدار معینی از پیچیدگی وجود دارد که نمیتوان آن را کاهش داد.
کاربرها بیشتر زمان خود را در وبسایتهای دیگر میگذرانند. این یعنی آنها ترجیح میدهند عملکرد وبسایت شما مانند سایر وبسایتهایی باشد که از قبل میشناسند.
چشم انسان تمایل دارد المانهای مشابه در دیزاین را به عنوان یک شکل، تصویر یا گروه کامل، دستهبندی کند؛ حتی اگر از یکدیگر دور باشند.